شما کدام معامله گر هستید ، منطقی یا عاطفی؟

ساخت وبلاگ

برخی از حرکات بازار ، عجیب و غریب یا نه ، می تواند بر اساس تأمین مالی رفتاری توضیح داده شود. این بخشی از علوم رفتاری است که جنبه های جامعه شناختی و روانی را که بر سرمایه گذاران تأثیر می گذارد ، تجزیه و تحلیل می کند. امور مالی رفتاری نقش مهمی در کل بازار سهام دارد. به عنوان مثال ، چگونه می توان شیدایی بیت کوین اتفاق افتاد و چرا همه در پایان قرن گذشته به سهام اینترنتی اعتقاد داشتند؟این همه در مورد امور مالی رفتاری است ، اما واقعاً چیست؟شما اینجا را خوانده اید.

آنچه در اینجا در مورد امور مالی رفتاری خواهید آموخت

- امور مالی رفتاری و نظریه کارآمد بازار - امور مالی رفتاری چیست؟- مشکلات برای معامله گران - نقش رسانه ها - امور مالی رفتاری: نمونه ها

طبق نظریه سنتی ، یک سرمایه گذار همیشه با هدف افزایش ثروت ، عقلانی عمل خواهد کرد. در نتیجه ، او هرچه بیشتر اطلاعات را جمع آوری کرده و ارزشهای اساسی یک شرکت را تا حد ممکن ارزیابی می کند. این بدان معنی است که سرمایه گذار به عنوان "Homo Economyus" در نظر گرفته می شود که در آن احساسات هیچ نقشی ایفا نمی کند. این نظریه نظریه بازار کارآمد نامیده می شود. در یک بازار کارآمد ، تمام اطلاعات در حال حاضر قیمت ها قیمت گذاری می شوند و قیمت سهام ارزش اساسی درست را نیز ارزش می دهد. با این حال ، این تئوری نمی تواند برخی از الگوهای را توضیح دهد و تنظیمات لازم برای به دست آوردن یک تصویر واقع بینانه تر است. به لطف نظریه تأمین مالی رفتاری ، سرمایه گذار به عنوان یک انسان دیده می شود ، که هنوز هم می تواند تصمیمات و اشتباهات غیر منطقی را اتخاذ کند.

امور مالی رفتاری چیست؟

امور مالی رفتاری بخشی از روانشناسی رفتاری به طور خاص برای تجزیه و تحلیل رفتار سرمایه گذار است. این در دهه 1980 سرچشمه گرفت و بنابراین بیان می کند که تأثیرات و تعصبات خاصی می تواند بر رفتار یک سرمایه گذار تأثیر بگذارد. علاوه بر این ، این می تواند توضیحی برای انحراف شدید بازار در بازار سهام باشد. به لطف استفاده از امور مالی رفتاری ، حباب ها و رکودهای عمیق می توانند مورد توجه قرار گیرند. به عنوان مثال ، می تواند کاهش بازار سهام سنگین را در نتیجه شیوع کرونا یا حباب در بین سهام حشیش توضیح دهد. اگرچه بخشی از نظریه کارآمد بازار نیست ، اما بیشتر سرمایه گذاران و موسسات رفتار مردم را در نظر می گیرند. به این ترتیب آنها می توانند روندها را تجزیه و تحلیل کرده و تصمیمات خود را بهینه کنند.

مشکلات برای معامله گران

چند مشکل کلیدی برای سرمایه گذاران وجود دارد. یک سرمایه گذار آگاه از این مشکلات آگاه است و می تواند برداشت وی را در برابر حقایق آزمایش کند. آنها تا حد زیادی در زیر مورد بحث قرار می گیرند.

اعتماد به نفس اولین بار است و اغلب با سرمایه گذاران غیر منطقی رخ می دهد. این یکی از اشتباهاتی است که اغلب سرمایه گذاران را به دردسر می اندازد. سرمایه گذار فرض می کند که او توانایی یا باهوش تر از اوست. مهمتر از آن ، او معتقد است که اطلاعات بیشتری نسبت به معامله گر متوسط دارد و به همین دلیل عملکرد خوبی خواهد داشت. غالباً برعکس درست است.

دوم ، نظریه بیش از حد واکنش وجود دارد ، که می گوید سرمایه گذاران هنگام بیرون آمدن اطلاعات تازه ، بیش از حد واکنش نشان می دهند. به عنوان مثال ، طبق نظریه کارآمد بازار ، اگر شرکت نتایج سالانه خوبی را ثبت کند ، قیمت سهام معمولاً افزایش می یابد. در نتیجه ، سهم به طور نامتناسب افزایش می یابد.

نظریه چشم انداز ، نظریه ای است که در سال 1979 توسط دانیل کاننمن تدوین شده است. استدلال می شود که افراد غالباً از نظر ضرر خطرات بیشتری نسبت به انتخاب اطمینان از نظر سود دارند. این به این دلیل است که مردم به ضرر و زیان متفاوت از سود نگاه می کنند.

رفتار گله یکی دیگر از این مشکلات مهم است. FOMO یا ترس از دست رفتن ، با رفتار گله دست به دست می شود. ایده این است که یک سرمایه گذار می خواهد از افزایش قوی قیمت در یک محصول خاص ، سهم ، بخش و غیره برخوردار باشد. فقط به ارزهای رمزنگاری شده و سهام حشیش فکر کنید ، که باعث حرکات قیمت غول پیکر می شود. در نتیجه ، این احتمال وجود دارد که سرمایه گذار قیمت های بسیار بالایی را برای محصول بپردازد.

اثر مرجع یا تعصب لنگر انداختن یکی دیگر از موارد دیگر است. روانشناسان دریافتند که افراد غالباً تمایل دارند به اولین اطلاعاتی که دست خود را می گیرند ، اعتماد کنند. در نتیجه ، این می تواند تأثیر عظیمی در روند تصمیم گیری داشته باشد. به عنوان مثال: یک تحلیلگر ادعا می کند که سهم XYZ 10 یورو بر اساس آن اطلاعاتی که فکر می کنید ارزش قیمت فعلی (8 یورو) بسیار پایین است ، ارزش 10 یورو دارد.

تعصب تأیید ، به این معنی است که مردم بیشتر به اطلاعات تأیید کننده توجه می کنند. به این ترتیب ، ارزش کمتری به اطلاعاتی پیوست می شود که با ایده های شخصی خود متناقض است. به عنوان مثال ، یک شخص فقط ممکن است مقالاتی را در مورد تصادف احتمالی بازار سهام آینده بخواند ، اما دلایلی را در نظر نگرفته است که چرا می تواند بیشتر شود.

حسابداری ذهنی نیز مفهومی در اقتصاد رفتاری است. این به ارزش های مختلفی است که افراد بر اساس معیارهای ذهنی ، که اغلب نتیجه منفی دارند ، به پول وصل می کنند. این کار با مجموعه اقدامات شناختی یک فرد برای سازماندهی ، ارزیابی و مدیریت امور مالی سروکار دارد.

سرانجام ، مغالطه قمارباز وجود دارد. یعنی رویدادی که در گذشته کمتر رخ داده است ، در آینده نزدیک بیشتر اتفاق می افتد. فقط به شمارش کارت ها در Blackjack یا سایر بازی های قمار فکر کنید. در بورس سهام ، سرمایه گذاران پس از رفتن مکرر در جهت مخالف ، تصور غلط قمارباز را انجام می دهند.

نقش رسانه ها

همانطور که تئوری بازار کارآیی می گوید ، بازار مالی باید یک بازار کاملاً رقابتی باشد. این بدان معنی است که همه سرمایه گذاران اطلاعات یکسانی دارند. این همچنین به طور مؤثر تا حد زیادی وجود دارد ، اما از آنجا که معمولاً ابتدا رسانه ها را منتقل می کند ، اغلب تصویری تحریف شده می دهد. غالباً این مورد است که اغراق های شدید وجود دارد و اطلاعات گاهی اوقات بسیار پیچیده است. نحوه ارائه خبر نیز همیشه خنثی نیست. این خبر به شدت تحت تأثیر احساسات گرایی ، سرعت و انتخاب است. به عنوان مثال ، نحوه ارزیابی بیانیه سالانه گزارش شده می تواند با روزنامه نگار با روزنامه نگار متفاوت باشد. به همین دلیل برای هر سرمایه گذار مهم است که با چنین اطلاعاتی عینی و انتقادی برخورد کند. هرکسی که به خود اجازه دهد گرفتار شود ، در اثر مشکلات مالی رفتاری گرفتار خواهد شد.

امور مالی رفتاری: نمونه ها

قیمت ارزهای رمزنگاری ، به ویژه بیت کوین ، از نظر تاریخی بسیار بی ثبات است. بسیاری از سرمایه گذاران شلوار خود را در این مورد پاره کرده اند. سهام شاهدانه نیز بی ثبات است ، همه در سال 2018 اعتیاد به مواد مخدره بود و همه آنها تقریباً به همان الگوی دنبال می شدند. حباب اینترنت از سال 1997 تا 2000 رشد کرد و ارزش قیمت شرکتهای اینترنتی به دلیل رشد مورد انتظار به طرز چشمگیری افزایش یافت. سرانجام حباب ترکید. سقوط بازار سهام بزرگ در وال استریت در سال 1929 اتفاق افتاد. طی چند روز ، قیمت ها پس از افزایش طولانی و زیاد بی سابقه در قیمت سهم ، فروپاشید. همچنین در سال 1987 و اخیراً در سال 2008 تصادف رخ داد. در نتیجه شیوع کرونا در سال 2020 ، قیمت ها نیز به طور متوسط 40 درصد کاهش یافت. سپس صعود عمومی از سر گرفته شد و در همین حال دوباره به همان ارتفاعات رسیده است.

نتیجه

برخلاف تصور عامه ، دنیای سرمایه گذاری واقعاً کاملاً متفاوت است و هر چیزی جز منطقی است. نظریه بازار کارآیی از آب برخوردار نیست و عوامل غیر منطقی در بورس به همان اندازه مهم هستند. هرکسی که مشکلات مالی رفتاری را می داند ، بنابراین یک قدم جلوتر از سایرین است.

تجارت با گزینه‌‌های باینری...
ما را در سایت تجارت با گزینه‌‌های باینری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نازنین فراهانی بازدید : 50 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1402 ساعت: 22:57