"من از خودم متنفرم": 8 راه برای مبارزه با نفرت از خود

مقالات Verywell Mind توسط پزشکان دارای گواهی هیئت مدیره و متخصصان مراقبت از سلامت روان بررسی می شوند. داوران پزشکی تأیید می کنند که محتوا کامل و دقیق است و منعکس کننده آخرین تحقیقات مبتنی بر شواهد است. محتوا قبل از انتشار و پس از به روز رسانی قابل توجه بررسی می شود. بیشتر بدانید.

راشل گلدمن، دکترای FTOS، یک روانشناس دارای مجوز، استادیار بالینی، سخنران، متخصص سلامتی متخصص در رفتارهای خوردن، مدیریت استرس، و تغییر رفتار سلامتی است.

خیلی ول / لورا پورتر

آیا اغلب این فکر را دارید که "من از خودم متنفرم"؟اگر مملو از احساس نفرت از خود هستید، می دانید که چقدر می تواند ناامید کننده باشد. تنفر از خود نه تنها چیزی را که می توانید در زندگی به دست آورید محدود می کند، بلکه شرایط سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی را نیز بدتر می کند.

برای غلبه بر احساس تنفر از خود، مهم است که علائم و نشانه‌ها را بشناسید، علل و محرک‌های زمینه‌ای را درک کنید، تأثیرات قدرتمندی را که بر زندگی‌تان می‌گذارد را درک کنید، و در نهایت، برنامه‌ای برای غلبه بر آن احساسات خود تنظیم کنید.- تنفر داشته باشید و مهارت های مقابله سالم را برای احساس بهتر ایجاد کنید.

نشانه های نفرت از خود

در زیر برخی از نشانه‌های حکایتی وجود دارد که نشان می‌دهد ممکن است با نفرت از خود زندگی کنید، فراتر از اینکه گاهی اوقات خودگویی منفی داشته باشید.

• : شما خود و زندگیتان را خوب یا بد می بینید، بدون هیچ سایه خاکستری در این بین. اگر اشتباهی مرتکب شوید، احساس می کنید که همه چیز خراب شده یا شکست خورده اید.
• روی چیزهای منفی تمرکز کنید: حتی اگر روز خوبی داشته باشید، تمایل دارید به جای آن روی چیزهای بدی که اتفاق افتاده یا اشتباه رخ داده تمرکز کنید.: شما احساسات خود را به عنوان واقعیت در نظر می گیرید. اگر متوجه شدید که احساس بدی دارید یا دوست دارید یک شکست بخورید، پس فرض می کنید که احساسات شما باید حقیقت موقعیت را منعکس کند و در واقع شما بد هستید.: عموماً عزت نفس پایینی دارید و در مقایسه با دیگران در زندگی روزمره احساس نمی کنید که اندازه خود را اندازه می گیرید.
• به دنبال تأیید: شما دائماً به دنبال تأیید خارج از جانب دیگران هستید تا ارزش خود را تأیید کنید. بسته به اینکه دیگران شما را چگونه ارزیابی می کنند یا در مورد شما چه فکری می کنند، نظر شما نسبت به خودتان تغییر می کند.
• نمی توانید تعارف را بپذیرید: اگر کسی چیز خوبی در مورد شما بگوید، آنچه گفته شده را نادیده می گیرید یا فکر می کنید که او فقط خوب است. شما در پذیرش تعارف مشکل دارید و تمایل دارید به جای پذیرفتن مهربانانه آنها را کنار بگذارید.
• تلاش برای جا دادن: متوجه می شوید که همیشه مانند یک شخص خارجی احساس می کنید و همیشه در تلاش هستید تا با دیگران متناسب باشید. احساس می کنید مردم از شما بیزار هستند و نمی توانند درک کنند که چرا می خواهند با شما وقت بگذارند یا در واقع شما را دوست داشته باشند.
• با انتقاد از شخصاً: وقتی کسی انتقاد را ارائه می دهد ، کار سختی دارید و تمایل دارید که آن را به عنوان یک حمله شخصی انجام دهد یا مدتها پس از واقعیت در مورد آن فکر کند.
• اغلب احساس حسادت می کنید: خود را به دیگران حسود می کنید و ممکن است آنها را کاهش دهید تا خود را نسبت به وضعیت زندگی خود بهتر کنید.
• از ترس از ارتباطات مثبت: ممکن است وقتی کسی خیلی نزدیک می شود ، دوستان یا شرکای بالقوه را از ترس دور کنید و معتقد باشید که این کار بد پایان خواهد یافت یا شما به تنهایی به پایان می رسید.
• پرتاب مهمانی های ترحم برای خودتان: شما تمایل دارید که مهمانی های ترحم را برای خود بریزید و احساس کنید که در زندگی زیاد به شما برخورد کرده است ، یا اینکه همه چیز در برابر شما جمع شده است.
• ترس از رویای بزرگ: شما می ترسید که رویاها و آرزوها داشته باشید و احساس کنید که باید زندگی خود را به روشی محافظت شده ادامه دهید. شما ممکن است از شکست ، ترس از موفقیت ، ترس داشته باشید یا بدون توجه به آنچه به دست می آورید به خود نگاه کنید.
• برای خود سخت است: اگر اشتباه کنید ، زمان بسیار سختی را برای بخشش خود دارید. همچنین ممکن است از کارهایی که در گذشته انجام داده اید پشیمان شوید یا نتوانسته اید انجام دهید. ممکن است شما در رها کردن و حرکت اشتباهات گذشته مشکل داشته باشید.
• دیدگاه بدبینانه: شما جهان را به روشی بسیار بدبینانه می بینید و از دنیایی که در آن زندگی می کنید متنفر هستید. احساس می کنید افرادی که چشم انداز مثبت دارند ، نسبت به نحوه کار جهان واقعاً ساده لوح هستند. شما نمی بینید که همه چیز بهتر می شود و چشم انداز بسیار تاریک به زندگی دارید.

علل نفس نفس

اگر این علائم خیلی آشنا به نظر می رسید ، احتمالاً تعجب می کنید که چرا از خود متنفر هستید و چگونه به اینجا پایان دادید. ممکن است بلافاصله پاسخ این سؤالات را ندانید ، بنابراین مهم است که مدتی را برای تأمل بگذرانید. در زیر برخی از دلایل احتمالی در نظر گرفته شده است.

یادآوری این نکته حائز اهمیت است که هرکسی که خود نفرت را تجربه می کند ، تجربه های زندگی یکسانی نداشته باشند. هیچ مسیر مفرد وجود ندارد که منجر به تفکر شود ، "من از خودم متنفرم."شرایط منحصر به فرد خود را در نظر بگیرید و آنچه ممکن است شما را به این نقطه رسانده باشد.

منتقد داخلی منفی

اگر فکر می کنید "من از خودم متنفرم" ، احتمال دارد که شما یک منتقد درونی منفی داشته باشید که دائماً شما را از بین می برد. این صدای مهم ممکن است شما را با دیگران مقایسه کند یا به شما بگوید که به اندازه کافی خوب نیستید.

ممکن است احساس کنید که با افراد دیگر متفاوت هستید و اندازه گیری نمی کنید. این افکار ممکن است شما را در هنگام حضور در کنار افراد دیگر احساس ناراحتی یا کلاهبرداری کند.

منتقد درونی مانند یک دیوانه کننده است که قصد تضعیف موفقیت شما را دارد. این صدا در سر شما پر از خود نفرت است و اگر به اندازه کافی طولانی گوش دهید ، می توانید به پارانویا و مشکوک تبدیل شوید. منتقد درونی نمی خواهد شما موفقیت را تجربه کنید ، بنابراین حتی وقتی کاری خوب انجام می دهید ، شما را کاهش می دهد.

موارد زیر مواردی است که منتقد درونی شما ممکن است بگوید:

• "به نظر شما چه کسی باید این کار را انجام دهید؟"
• "شما هرگز موفق نمی شوید هر چقدر هم که تلاش کنید موفق شوید."
• "شما می خواهید این مسئله را به هم بزنید درست مثل اینکه همه چیز دیگر را خراب می کنید."
• "چرا شخصی مانند شما مانند شما است؟ باید انگیزه ای وجود داشته باشد."
• "شما نمی توانید به کسی اعتماد کنید. آنها فقط می خواهند شما را رها کنند."
• "شما همچنین ممکن است آن دسر را بخورید. به هر حال شما فقط می خواهید غذا بخورید."

اگر مانند این صدایی در ذهن خود دارید ، ممکن است باور داشته باشید که این نوع افکار انتقادی حقیقت است. اگر صدا به شما بگوید که شما بی ارزش ، احمق یا غیر جذاب هستید ، ممکن است سرانجام به این چیزها اعتقاد داشته باشید. و با این افکار ، این اعتقاد را به وجود می آورد که شما شایسته عشق ، موفقیت ، اعتماد به نفس یا فرصتی برای اشتباه نیستید.

هرچه بیشتر به آن صدای درونی مهم گوش دهید ، قدرت بیشتری به آن می دهید. علاوه بر این ، شما ممکن است سرانجام شروع به طرح ناامنی های خود بر روی افراد دیگر کنید و شما را به صورت پارانوئید ، مشکوک و قادر به پذیرش عشق و مهربانی رها کنید. اگر این به نظر می رسد مانند شما ، احتمالاً خیلی طولانی است که به منتقد منفی منفی خود گوش داده اید.

از پادکست بسیار ذهن مشاوره بگیرید

این قسمت از Podcast بسیار خوب ، به میزبانی سردبیر و درمانگر امی مورین ، LCSW ، استراتژی هایی را به اشتراک می گذارد که می تواند به شما کمک کند یاد بگیرید که واقعاً به خودتان ایمان داشته باشید ، و بنیانگذار آرایشی و بهداشتی جیمی کرن لیما.

آن منتقد منفی منفی از کجا آمده است؟این احتمال وجود ندارد که شما آن صدا را در ذهن خود ایجاد کنید. در عوض ، اغلب ، منتقد منفی منفی از تجربیات منفی زندگی گذشته ناشی می شود. اینها می تواند تجربیات کودکی با والدین شما ، قلدری از همسالان یا حتی نتیجه یک رابطه بد باشد.

تجربیات دوران کودکی

آیا با والدینی که به شما انتقاد می کردند بزرگ شدی؟یا والدینی داشتید که به نظر می رسید استرس ، عصبانی یا تنش داشته باشد ، و چه کسی باعث می شد احساس کنید که نیاز به راه رفتن روی پوسته های تخم مرغ دارید؟

اگر چنین است ، ممکن است یاد گرفته باشید که ساکت باشید و در پس زمینه محو شوید. تجربیات دوران کودکی یا تروما مانند سوءاستفاده ، غفلت ، کنترل بیش از حد یا انتقاد از آن ، همه می توانند منجر به ایجاد صدای منفی منفی شوند.

روابط بد

همه صداهای درونی مهم در دوران کودکی آغاز نمی شوند. اگر با کسی که درگیر همان نوع رفتارها بود ، در یک رابطه یا دوستی قرار داشتید ، این تجربه نیز می توانست صدای درونی منفی ایجاد کند.

این حتی می تواند شامل یک رابطه کاری با یک همکار یا سرپرست با تمایل به کنار گذاشتن شما یا احساس فرومایه باشد. هر نوع رابطه این پتانسیل را دارد که لحن منفی را در ذهن شما تنظیم کند و صدای درونی منفی ایجاد کند که لرزش آن دشوار است.

قلدری

آیا شما قربانی زورگویی در مدرسه ، محل کار یا یک رابطه دیگر بودید؟حتی روابط گذرا با افراد می تواند خاطرات ماندگار ایجاد کند که بر خودپنداره شما تأثیر می گذارد و بر عزت نفس شما تأثیر می گذارد.

اگر خود را در حال داشتن خاطرات فلاش بک از وقایع به ظاهر ناچیز با قلدری از گذشته یا حال خود هستید ، ممکن است این تجربه تأثیر طولانی مدت در ذهن شما داشته باشد. اگر صدای داخلی منفی شما کلمات قلدری های زندگی واقعی شما را تکرار می کند ، شما کارهای عمیق تری دارید که می توانید به جای درونی کردن آنها ، این افکار را آزاد کنید.

حوادث آسیب زا

آیا وقایع زندگی آسیب زا مانند تصادف رانندگی ، حمله جسمی یا از دست دادن قابل توجه را تجربه کرده اید؟اگر چنین است ، ممکن است ضرر باعث تعجب شما شود ، "چرا من؟"که می تواند به احساس شرم یا پشیمانی تبدیل شود ، به خصوص اگر احساس می کنید به نوعی مقصر بوده اید.

محرک های محیطی

مدتها پس از وقایع اصلی ، ممکن است خود را به دلیل اتفاقاتی که در زندگی روزمره شما اتفاق می افتد ، ایجاد کنید. به عنوان مثال ، یک همکار جدید ممکن است شما را به یاد یک تجربه بد گذشته در محل کار برساند ، یا یک دوست جدید ممکن است خاطره ناخوشایندی را از کودکی شما ایجاد کند.

اگر خودتان را به وضعیتی که به نظر می رسد متناسب با آنچه اتفاق افتاده است ، واکنشی عاطفی داشته باشید ، ممکن است برای کشف کارهایی که شما را به عقب نگه می دارد ، کارهای بیشتری انجام دهید. بسیاری می دانند که این روند با کمک یک درمانگر یا سایر متخصصان بهداشت روان آسانتر می شود.

اکنون کمک بگیرید

ما بررسی‌های بی‌طرفانه بهترین برنامه‌های درمانی آنلاین از جمله Talkspace، Betterhelp و Regain را امتحان کرده‌ایم، آزمایش کرده‌ایم و نوشته‌ایم. دریابید که کدام گزینه برای شما بهترین است.

خودپنداره منفی

آیا خودپنداره منفی، تصور ضعیف از خود، یا عزت نفس پایین دارید؟وقتی افکاری در مورد نفرت از خود دارید، مشکلات کوچک را می توان به موارد بسیار بزرگتر تبدیل کرد. ممکن است احساس کنید که چیزهای بدی که اتفاق می‌افتد بازتابی از «بدی» ذاتی شماست.

به عنوان مثال، شما در یک مهمانی هستید و یک جوک می گویید که بی نتیجه است. به جای اینکه با مشت ها بچرخید و ادامه دهید، خودپنداره منفی شما ممکن است باعث ایجاد مارپیچ در افکار منفی مانند "همه از من متنفرند" و "من هرگز نمی توانم هیچ دوستی پیدا کنم."

شرایط سلامت روان

احساس نفرت از خود همچنین می تواند نتیجه یک بیماری روانی مانند افسردگی یا اضطراب باشد. به عنوان مثال، افسردگی می تواند علائمی مانند ناامیدی، احساس گناه و شرم ایجاد کند که می تواند باعث شود احساس کنید به اندازه کافی خوب نیستید. متأسفانه، ماهیت افسردگی به این معناست که شما قادر به درک این سوگیری شناختی نیستید که تشخیص دهید این افسردگی شماست که باعث می‌شود شما اینگونه فکر کنید.

هرچه شرایط شما بر افکار شما تأثیر بگذارد، احتمال بیشتری وجود دارد که این دیدگاه منفی از خود را به عنوان واقعیت خود ببینید. این می تواند این احساس را در شما ایجاد کند که لایق نیستید و به آن تعلق ندارید. ممکن است احساس کنید منزوی و متفاوت از دیگران هستید.

پیامدهای نفرت از خود

فراتر از علل نفرت از خود، درک نتایجی که ممکن است زمانی که افکار شما به طور مداوم این نفرت از خود را تقویت می کند، به دست آورید، مهم است. در زیر برخی از نتایج بالقوه آورده شده است:

• ممکن است تلاش برای انجام دادن کارها را متوقف کنید، زیرا احساس می کنید که آنها فقط پایان بدی خواهند داشت.
• ممکن است رفتارهای خودتخریبی مانند استفاده از مواد، خوردن بیش از حد، یا منزوی کردن خود داشته باشید.
• ممکن است تلاش‌های خود را خراب کنید یا در مراقبت از خودتان شکست بخورید.
• ممکن است ناآگاهانه افرادی را انتخاب کنید که برای شما بد هستند یا از شما سوء استفاده می کنند، مانند دوستان یا شرکای سمی.
• ممکن است با اعتماد به نفس پایین و عزت نفس پایین دست و پنجه نرم کنید.
• ممکن است در تصمیم گیری مشکل داشته باشید و زمانی که در بلاتکلیفی فلج می شوید، احساس می کنید که نیاز دارید دیگران شما را راهنمایی کنند.
• ممکن است گرایش کمال گرایی داشته باشید و برای انجام کارها مبارزه کنید.
• ممکن است بیش از حد نگران مشکلات روزانه یا آینده خود باشید.
• باور کردن چیزهای خوب در مورد خودتان برایتان سخت است و احساس می کنید وقتی دیگران از شما تعریف می کنند، فقط خوب رفتار می کنند یا دستکاری می کنند.
• ممکن است نتوانید به دنبال اهداف و رویاهای خود بروید و احساس عقب افتادگی کنید.
• ممکن است به توانایی های خود و آنچه می توانید انجام دهید شک کنید.
• ممکن است آینده را بسیار تیره و تار ببینید و هیچ انتظار مثبتی نداشته باشید.
• ممکن است احساس کنید که به هیچ جا تعلق ندارید و فردی طرد شده و از دنیای اطراف خود جدا شده اید.

بسیاری از پیامدهای نفرت از خود مشابه نشانه های نفرت از خود است. به این ترتیب تبدیل به یک پیشگویی خودساز می شود که نمی توانید به راحتی از آن فرار کنید. تا زمانی که در این چرخه نفرت از خود بمانید، هرگز جلو نخواهید رفت. اما با کمک، می توانید چرخه را بشکنید.

اگر افکار خودکشی یا افکار آسیب رساندن به خود دارید، برای حمایت و کمک از یک مشاور آموزش دیده با خط زندگی پیشگیری از خودکشی ملی به شماره 988 تماس بگیرید. اگر شما یا یکی از عزیزانتان در معرض خطر فوری هستید، با 911 تماس بگیرید.

برای منابع بیشتر در مورد سلامت روان، به پایگاه داده خط راهنمای ملی ما مراجعه کنید.

چگونه با نفرت از خود مبارزه کنیم

اگر به دنبال غلبه بر تنفر از خود هستید، چند کار وجود دارد که می توانید برای شکستن این چرخه انجام دهید. مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که شما برای احساس خود مقصر نیستید، اما از امروز به بعد مسئول اقداماتی هستید که در جهت ایجاد تغییرات مثبت انجام می دهید.

ژورنالینگ را امتحان کنید

یک دفتر خاطرات داشته باشید تا در مورد روز خود و احساس خود در مورد آنچه اتفاق افتاده است فکر کنید. در مورد رویدادهای روز فکر کنید، موقعیت هایی را که ممکن است احساسات خاصی را برانگیخته باشند، بررسی کنید و به دلایل اصلی هرگونه احساس نفرت از خود توجه داشته باشید.

همانطور که هر روز در خاطرات خود می نویسید، به دنبال الگوها باشید و هدف خود را بیشتر از چگونگی تغییر احساسات خود آگاه کنید. تحقیقات نشان می دهد که نوشتن رسا مانند ژورنال نویسی می تواند به کاهش پریشانی روانی کمک کند.

با منتقد درونی خود صحبت کنید

همانطور که شروع به آگاهی بیشتر از احساسات خود و محرک های آنها می کنید، سعی کنید افکاری را که در مواجهه با رویدادهای منفی به سراغتان می آید را شناسایی کنید. از خود سؤال کنید که آیا افکار شما واقع بینانه هستند یا اینکه آیا درگیر تحریف افکار هستید.

سعی کنید در مقابل قلدر درونی خود بایستید و با ندای درونی خود با استدلال هایی مخالف آن مقابله کنید. اگر به سختی می‌توانید به تنهایی صدایی قوی بسازید، تصور کنید که نقش شخص قوی‌تری را که می‌شناسید - مانند یک دوست، فرد مشهور یا ابرقهرمان - بازی می‌کنید و با صدای انتقادی در ذهنتان صحبت می‌کنید.

شفقت به خود را تمرین کنید

به جای اینکه از خود متنفر باشید ، خود را نشان دهید که دلسوزی را نشان دهید. این به معنای نگاه کردن به موقعیت ها در یک نور متفاوت ، دیدن چیزهای خوبی که انجام داده اید ، و پایان دادن به تفکر سیاه یا سفید است. شما به یک دوست یا دوست عزیز که در مورد خودشان فکر می کرد چه می گویید؟

آیا این یک اتفاق بد بود که واقعاً پایان جهان اتفاق افتاد؟آیا می توانید از وضعیت خودداری کنید تا به جای فاجعه ، آن را به عنوان یک عقب نشینی ببینید؟وقتی می توانید با خودتان مهربان تر باشید ، خود را به سمت احساسات مثبت تر و صدای درونی مثبت باز خواهید کرد. تحقیقات نشان می دهد که درمان با تمرکز بر دلسوزی می تواند عزت نفس را بهبود بخشد ، که می تواند برای کاهش نفس نفس مفید باشد.

وقت خود را با افراد مثبت بگذرانید

به جای اینکه با افرادی که احساس بدی می کنند در ارتباط باشید ، با افرادی که احساس خوبی می کنند ، در ارتباط باشید. اگر زندگی روزمره خود را به افراد مثبت ندارید ، به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. اگر مطمئن نیستید که کجا یکی را پیدا کنید ، اتحاد ملی در مورد بیماری روانی مکان مناسبی برای شروع است ، صرف نظر از این که چه نوع مسائل مربوط به سلامت روان را ممکن است با آن روبرو شوید.

مراقبه تمرین

اگر کم کم کردن و جدا کردن خود از تفکر منفی خود را دشوار کردید ، سعی کنید یک تمرین منظم مراقبه را شروع کنید. شرکت در مراقبه راهی برای خاموش کردن صدای منفی در سر شماست. همچنین مانند یک عضله است. هرچه بیشتر تمرین کنید ، آرامش ذهن شما آسانتر خواهد بود و افکار منفی را رها می کنید.

یک درمانگر را ببینید

اگر با سلامت روانی خود دست و پنجه نرم می کنید ، ممکن است از دیدن یک درمانگر بهره مند شوید. در حالی که می توانید ذهنیت خود را به تنهایی تغییر دهید ، یک درمانگر می تواند به شما در برخورد سریعتر با آسیب های گذشته کمک کند و شما را به سمت الگوهای تفکر مفیدتر راهنمایی کند.

مراقب خودت باش

به جای شرکت در رفتارهای خود مخرب ، درگیر مراقبت از خود باشید. این رویکرد به معنای مراقبت از سلامت جسمی و روحی شما با انجام همه کارهایی است که باعث می شود احساس خوبی داشته باشید. غذای سالم بخورید ، به طور منظم ورزش کنید ، به اندازه کافی بخوابید ، رسانه های اجتماعی را کاهش دهید و زمان نمایش را در طبیعت بگذرانید و با خودتان با مهربانی صحبت کنید تا چند نمونه را ذکر کنید.

به سمت زندگی خود که می خواهید حرکت کنید

پادزهر برای احساس بد همیشه ممکن است این باشد که گام های کوچکی را به سمت آنچه می خواهید در زندگی انجام دهید. این ممکن است به معنای پیدا کردن یک مسیر شغلی جدید ، مسافرت ، خارج شدن از بدهی ، پایان دادن به یک رابطه ، شروع یک خانواده یا حرکت دور باشد. مقادیر خود را تعیین کرده و سپس مطابق با آنها بازیگری را شروع کنید. هنگامی که شروع به تراز کردن با ارزش های خود کردید ، احساس اعتماد به نفس در خود راحت تر خواهد بود.

یک کلمه از بسیار خوب

به راحتی می توان فکر کرد که شما تنها کسی هستید که با افکار خود نفرت تلاش می کنید. حقیقت این است که بسیاری از افراد به همان روشی که شما انجام می دهید احساس می کنند و راه هایی برای عبور از آن وجود دارد.

اگر هنوز در تلاش هستید تا این احساسات را پشت سر بگذارید ، می تواند این باشد که یک مسئله اساسی در زمینه سلامت روان در الگوهای تفکر منفی شما نقش دارد. اگر قبلاً توسط یک متخصص بهداشت روان ارزیابی نشده اید ، این باید اولین قدم شما باشد. اگر به یک اختلال روانی مبتلا شده اید ، این می تواند نقطه شروع برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی شما باشد.

از طرف دیگر ، اگر اختلال قابل تشخیص ندارید ، یا اگر قبلاً یک متخصص بهداشت روان دیده اید و در حال معالجه هستید ، بهترین اقدام شما این است که با برنامه درمانی خود پیگیری کنید و سعی کنید برخی از موارد را امتحان کنیدمجموعه ای از استراتژی های مقابله ای فوق الذکر برای مدیریت تفکر منفی شما.

اگر این احساس سخت باشد ، ممکن است از یک شریک پاسخگویی یا شخص دیگری که مرتباً با شما تماس می گیرد بهره مند شوید تا مطمئن شوید که از عادت های مثبت خود پیروی می کنید. در حالی که ممکن است اعتماد به نفس در شخصی که به کمک نیاز دارید ، احساس سختی کنید ، ممکن است شما نیز از اینکه دیگران در هنگام درخواست کمک می کنند ، تعجب کنید.

هیچ دلیلی برای ادامه زندگی خود با افکار در مورد نفرت از خود وجود ندارد. امروز ، شما می توانید اولین قدم را به سمت احساس بهتر و زندگی در زندگی بردارید که مملو از الگوهای تفکر نفس و منفی نیست.

ذهن بسیار خوب فقط از منابع با کیفیت بالا ، از جمله مطالعات بررسی شده توسط همسالان ، برای حمایت از حقایق موجود در مقاله های ما استفاده می کند. فرایند تحریریه ما را بخوانید تا در مورد چگونگی بررسی واقعیت و حفظ محتوای خود دقیق ، قابل اعتماد و قابل اعتماد باشید.