مشارکت منطقی: سیاست قدرت نسبی

محققان نظرسنجی به مدت دو دهه یا بیشتر گزارش می دهند که تصمیم یک شهروند برای شرکت در سیاست به شدت تحت تأثیر احساس ذهنی وی است. کسانی که احساس می کنند می توانند تأثیر زیادی داشته باشند ، تمایل به مشارکت جدی دارند ، در حالی که کسانی که احساس ناتوانی می کنند تمایل به عقب نشینی دارند. با توجه به خرد متعارف ، همه اینها بیشتر در داخل سر شخص است و دارای منابع کمی - بسیار کمتر منطقی - است. به عنوان مثال ، روانشناسان اجتماعی و محققان سیاسی تحت طلسم خود ، اثربخشی ذهنی را صرفاً بازتاب "قدرت نفس" می دانند. هرچه بیشتر جامعه شناختی به ارزش های روانی و فرهنگی (مانند "جهت گیری مدنی") می بینند و احساس اثربخشی ایجاد می کنند که بار دیگر با تأثیر واقعی فرد رابطه کمی دارد.

گزینه های دسترسی

با استفاده از یکی از گزینه های دسترسی در زیر ، به نسخه کامل این محتوا دسترسی پیدا کنید.(گزینه های ورود به سیستم دسترسی به نهادی یا شخصی را بررسی می کنند. در صورت دسترسی به محتوا ممکن است نیاز به خرید داشته باشد.)

منابع

1 Prewitt ، Kenneth ، "کارآیی سیاسی" در Sills ، D. L. ، ویرایش ، دائر ycl المعارف بین المللی علوم اجتماعی (لندن: Collier-Macmillan ، 1968) ، جلد. 12 ، صص 225 –8. Google Scholar

2 Campbell ، Angus ، Converse ، Philip E. ، Miller ، Warren E. and Stokes ، Donald E. ، رای دهنده آمریکایی (نیویورک: ویلی ، 1960) ، 516 - 18Google Scholar ؛ایستون ، دیوید و دنیس ، جک ، "کسب کودک از هنجارهای رژیم: اثربخشی سیاسی" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، LXI (1967) ، 25 - 38 . CrossRefGoogle Scholar

3 بادام ، گابریل و وربا ، سیدنی ، فرهنگ مدنی (پرینستون ، N. J.: انتشارات دانشگاه پرینستون ، 1963) Crossrefgoogle Scholar ؛Verba ، Sidney and NIE ، Norman H. ، مشارکت در آمریکا (نیویورک: هارپر و رو ، 1972) Google Scholar ؛Verba ، Sidney ، NIE ، Norman H. and Kim ، Jae-on ، مشارکت و برابری سیاسی (کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج ، 1978). عوامل روانی و فرهنگی محقق Google به طور فزاینده ای در طول این سکانس بازی می شوند: آنها به طور مرکزی و آشکارا در آن تصور می کردندفرهنگ مدنی ؛"جهت گیری مدنی" متغیر مهم مداخله در مشارکت در آمریکا بود. اما تا زمان مشارکت و برابری سیاسی بیشترین تأکید به سطح منابع اقتصادی و اجتماعی به عنوان تعیین نرخ مشارکت تغییر یافته بود. با این حال ، در حالی که از ارائه خارج می شود ، عوامل روانی و فرهنگی هنوز برای منطق توضیحات بسیار مهم هستند. مشارکت طبقه بالا ، طبق مشارکت و برابری سیاسی ، ص. 11 Google Scholar ، نتیجه "انگیزه های بی طرف" مانند "اعتقاد به اثربخشی سیاسی ، علاقه عمومی یا درگیری در امور عمومی و احساس تعهد به یک فعال سیاسی است. هر یک از این "نگرشهای مدنی" احتمال فعالیت سیاسی را افزایش می دهد. "Verba ، NIE و KIM دست خود را با وضوح بیشتری با جدول 4-4 ، که آنها را بسیار مهم می دانند ، نشان می دهند و این نشان می دهد که" درگیری روانشناختی "با اجتماعی و اقتصادی مرتبط استسطح منابع حتی محکم تر از خود مشارکت است.

4 شاید واضح ترین نمونه این پایان نامه از تئوری توسعه ناشی شود. شومان ، هوارد ، توسعه اقتصادی و تغییر فردی ، مقالات گاه به گاه در امور بین الملل شماره 15 (کمبریج ، ماساچوست: مرکز امور بین الملل هاروارد ، 1967) Google Scholar گزارش می دهد که پروژه Comilla در شرق پاکستان با تغییر روانشناسی اجتماعی توسعه را ارتقا بخشدساکنان ، به ویژه با تشویق اعتقاد به "اثربخشی" خود برای بهبود وضعیت خود. آنچه در واقع این پروژه انجام داد این بود که قدرت عینی شرکت کنندگان را نسبت به محیط خود تغییر دهد: این اعتبار ، تراکتورها ، مشاوران ، آموزش و غیره را به آنها امکان پذیر می کرد ، که اثر ترکیبی از آن این بود که شرکت کنندگان واقعاً قادر به کنترل محیط زیست بودندبعد از پروژه از قبل. برداشت آنها از اثربخشی آنها به عنوان یک پاسخ کاملاً مناسب به تغییرات در اثربخشی واقعی آنها تغییر یافت - هیچ چیز روانی در مورد آن وجود نداشت. دفاع مشابه از عقلانیت رفتار ظاهراً غیر منطقی توسط زیر کلاس ها در: پیزورنو ، الساندرو ، "خانواده گرایی غیرقانونی و حاشیه تاریخی" ، در Dogan ، M. و Rose ، R. ، Eds. ، سیاست اروپا (بوستون: کوچک ، قهوه ای ،1971) Google Scholar ؛Portes ، Alessandro ، "عقلانیت در زاغه: مقاله ای در مورد جامعه شناسی تفسیری" ، مطالعات تطبیقی در جامعه و تاریخ ، xiv (1972) ، 268-86crossrefgoogle Scholar ؛و اسکات ، جیمز سی ، اقتصاد اخلاقی دهقانان (نیو هاون: انتشارات دانشگاه ییل ، 1976). Google Scholar

5 پاتمن ، کارول ، "فرهنگ سیاسی ، ساختار سیاسی و تغییر سیاسی" ، مجله انگلیس علوم سیاسی ، من (1971) ، 291 - 305 ، ص. 298 . crossrefgoogle Scholar او در مقاله خود در مورد این موضوع ، "برای آنها ، که به آنها داده می شود" ، سیاست ، IX (1974) ، 139-45Google Scholar ، گسترش می دهد ، اما پاتمن هرگز موضوع قدرت نسبی را توسعه نمی دهد که نهفته استمرکز مقاله حاضر.

6 Lakatos ، Imre ، "جعل و روش برنامه های تحقیقاتی علمی" ، در Lakatos ، Imre and Musgrave ، Alan ، eds. ، انتقاد و رشد دانش (کمبریج: انتشارات دانشگاه کمبریج ، 1970) ، 91 - 196.

7 "پارادوکس رأی دهنده" اغلب (و ما فکر می کنیم اشتباه است) گفته می شود که عقلانیت مشارکت را حل می کند: شانس هر یک از رأی تغییر نتیجه بسیار اندک است ، بنابراین هرگز منطقی نیست که هزینه های رای گیری را تحمل کنیم. برای توضیح اینکه چرا مردم در واقع رأی می دهند ، تحلیلگران انتخاب منطقی مانند داونز ، آنتونی ، یک تئوری اقتصادی دموکراسی (نیویورک: هارپر ، 1957) Google Scholar ، Chap. 14 ، به رأی دهندگان اعتقاد غیر منطقی به قدرت خود را به صورت مجزا برای نجات نهادهای دموکراتیک از آتروفی ، یا احساس "وظیفه مدنی" به اندازه کافی قوی برای رسیدن به رأی گیری ، به آنها تحمیل کنید. اما ، به عنوان باری ، برایان (جامعه شناسان ، اقتصاددانان و دموکراسی (لندن: کولی-مكمیلان ، 1970) ، ص 16) Google Scholar ، اعتراضات ، این استدلال فقط تمام سؤالات جالب را به روانشناسی اجتماعی سوق می دهد-"چرا برخی از افراد دارنداین نوع انگیزه بیشتر از دیگران است؟پارادوکس رای دهنده بر این فرض پیش بینی می شود که هر رأی شانس کمی برای تغییر نتیجه دارد و به نوبه خود به این فرض بستگی دارد که هر آرا به همان اندازه حساب می شود. در عوض پیشنهاد می کنیم "یک مرد ، یک رأی" صرفاً یک داستان قانونی است. حتی در مورد رای گیری - و مطمئناً با توجه به سایر شیوه های مشارکت - برخی از افراد بسیار بیشتر از دیگران هستند. کسانی که در واقع ، رای گیری های متعدد را دارند ، ممکن است به اندازه کافی شانس خوبی برای تغییر نتیجه داشته باشند تا از هزینه های خاصی که در رأی گیری دارند ، پیشی بگیرند. فری ، برونو س. ، ‘چرا افراد با درآمد بالا بیشتر در سیاست شرکت می کنند؟"انتخاب عمومی ، XI (1971) ، 101 - 5CrossrefGoogle Scholar یک حرکت مشابه را در توضیح اینکه چرا برای افراد ثروتمند ، که زمان عینی با ارزش تر است ، منطقی است و بیشتر از آن را صرف سیاست می کند.

8 تینگستن ، هربرت ، رفتار سیاسی (لندن: P. S. King ، 1937) Google Scholar ؛Milbrath ، Lester ، مشارکت سیاسی (شیکاگو: رند مک نالی ، 1965). Google Scholar

9 Converse ، Philip E. ، "تغییر در انتخابات آمریکایی" ، در Converse ، Philip E. and Campbell ، Angus ، eds. ، معنای انسانی تحولات اجتماعی (نیویورک: بنیاد راسل سیج ، 1972) ، 263 - 337 ،صص 322-7. Google Scholar نتیجه گیری که اغلب مورد بحث قرار می گیرد این است که توسعه اقتصادی مشارکت سیاسی را با بالا بردن وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم افزایش می دهد ، زیرا موقعیت اقتصادی و اجتماعی و اقتصادی بالاتر (مطلق) بیشتر تمایل دارد که در سیاست شرکت کند. بشرNIE ، Norman H. ، Powell ، G. Bingham Jr. و Prewitt ، کنت ، "ساختار اجتماعی و مشارکت سیاسی: روابط توسعه ، من" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، 63 (1969) ، 808 - 32 ، صص 819 - 25. CrossRefGoogle Scholar

10 استوفر ، ساموئل و همکاران.، سرباز آمریکایی (پرینستون: انتشارات دانشگاه پرینستون ، 1949) Google Scholar ؛گور ، تد رابرت ، چرا مردان شورشی (پرینستون ، N. J.: انتشارات دانشگاه پرینستون ، 1970) Google Scholar ؛اوری ، جان ، گروه های مرجع و تئوری انقلاب (لندن: Routledge and Kegan Paul ، 1973) Google Scholar ؛Dahrendorf ، Ralf ، Class and Class در یک جامعه صنعتی (استنفورد ، کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه استنفورد ، 1959) ، 217 - 18. Google Scholar

11 راولز ، جان ، نظریه عدالت (آکسفورد: کلارندون پرس ، 1972) ، ثانیه. 25. دانشمند گوگل

12 Duesenberry ، James S. ، درآمد ، پس انداز و نظریه رفتار مصرف کننده (کمبریج ، ماساچوست: انتشارات دانشگاه هاروارد ، 1949) Google Scholar ؛Shubik ، Martin ، "بازی های وضعیت" ، علوم رفتاری ، XVI (1971) ، 117 - 29. CrossrefGoogle Scholar

13 مگر اینکه کالاها به طور طبیعی کمیاب نباشند ، تولید برای برآورده کردن تقاضای بالاتر ، حداقل در دراز مدت افزایش می یابد. اما قربانیان قحطی بنگال حقیقت غفلت کینزی را نشان می دهد ، "در دراز مدت همه ما مرده ایم". محرومیت های کوتاه مدت تحمیل شده به دلیل نسبیت قدرت ممکن است شدید باشد ، حتی اگر در دراز مدت اصلاح شود.

14 Sen ، Amartya ، "گرسنگی و حق تقویم: یک رویکرد کلی و کاربرد آن به قحطی بزرگ بنگال" ، مجله اقتصاد کمبریج ، من (1977) ، 33 - 59 ، ص. 51 . CrossrefGoogle Scholar

15 گرتز ، کلیفورد ، "داوری ملل" ، بایگانی Européennes de Sociologie ، XVIII (1977) ، 245-61 ، ص. 256 . CrossrefGoogle Scholar

16 Boudon ، Raymond ، آموزش ، فرصت و نابرابری اجتماعی (نیویورک: ویلی ، 1973) Google Scholar ؛الستر ، جان ، "بوودون ، آموزش و تئوری بازی ها" ، اطلاعات علوم اجتماعی ، xv (1976) ، دانشمند 633-40Google ؛هیرش ، فرد ، محدودیت های اجتماعی برای رشد (لندن: Routledge and Kegan Paul ، 1976) Crossrefgoogle Scholar ، به ویژه Chap. 3. در بین تحلیلگران سیاسی ، Converse ، ، ‘تغییر در دانشمند انتخابات آمریکایی Google و به دنبال وی ، هانتینگتون ، ساموئل و نلسون ، جوآن ، انتخاب آسانی (کمبریج ، ماساچوست: انتشارات دانشگاه هاروارد ، 1976) ، ص. 68 Scholar Crossrefgoogle ، به طور خلاصه مکث کنید تا شایستگی های مقایسه ای مدل های متصل به "دستیابی به تحصیلات مطلق" و "دستیابی به تحصیلات نسبی" را به ترتیب با "اثربخشی سیاسی" در نظر بگیرید. آنها از یک دلیل بسیار متفاوت در توجیه مدل "نسبی" مرد نی استفاده می کنند ، با این حال ، با فرض اینکه "یک دستور طبیعی در جوامع وجود دارد ... که از انواع صفات فردی ناشی می شود و نسبت برنده ها و ضررها را تعیین می کند ، از جمله موفقیتبا اتمام تحصیلات. "(Converse ، ص 326. Google Scholar) دستیابی به تحصیلات نسبتاً بالا باعث نمی شود که شخص اثربخشی سیاسی بالاتری داشته باشد ، همانطور که در مدل ما انجام می دهد. در عوض ، در الگوی ناشایست خود همان نیروهای اساسی که به یک آموزش کمک می کنند نیز به یک آموزش و پرورش کمک کند ، یک فرد را نیز از نظر سیاسی مؤثر می کند.

17 این استدلال حاوی پیش فرض های اساسی در مورد فرصت های جایگزین در دسترس هم فقرا و هم ثروتمندان است. فرض می کند که عرصه های دیگری وجود دارد که در آن منابع نسبتاً ناچیز فقیر بازده بهتری خواهند داشت. همچنین فرض می کند که سیاست پر سود ترین عرصه ای است که ثروتمندان در آن سرمایه گذاری می کنند. غالباً درست نیست ، فقرا هیچ امید دیگری جز سیاست و ثروتمندان پیدا نمی کنند و رسانه های بسیار ارزشمندتری را برای انرژیهای خود پیدا می کنند. این ، Ulf Torgersen به ما توصیه می کند ، وضعیت نروژ در اواخر قرن بود.

18 Verba ، و Nie ، مشارکت در Google Scholar ؛داونز ، آنتونی ، یک تئوری اقتصادی دموکراسی (نیویورک: هارپر ، 1957) ، بخش ها. 11–14 ، esp. بخش13. Google Scholar

19 Frohlich ، Norman ، Oppenheimer ، Joe A. ، Smith ، Jeffrey and Young ، Oran R. ، "آزمون عدالت رای دهندگان داونسیان: رأی گیری ریاست جمهوری 1964" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، LXXII (1978) ، 178-97. CrossrefGoogle Scholarفرضیات غیرممکن آنها در مورد توزیع هزینه های رای گیری ، تجزیه و تحلیل مجدد در غیر این صورت عالی است.

20 دفتر سرشماری ایالات متحده ، سرشماری سال 1970 جمعیت ، جلد. من: ویژگی های جمعیت (واشنگتن ، D. C: دفتر چاپ دولت ، 1973) ، جدول 89. Google Scholar

21 دو مورد از این سؤالات مربوط به مشکلات فردی و دو مشکل مربوط به جامعه است. برای این دو (مهمترین ، دوم مهمترین مشکلات جامعه) ، از مخاطب در مورد منابع کمک در داخل و خارج از جامعه سؤال شد. از این رو این شاخص می تواند مقادیر 0 تا 6 را به خود اختصاص دهد ، مطابق با تعداد دفعاتی که منبع کمک به مشکل باید سطح دولت باشد.

22 تجزیه و تحلیل عاملی اصلی تکراری استفاده شد. بارهای عاملی به شرح زیر بود: فراوانی تماشای اخبار تلویزیون ، · 136 ؛تعداد مجلات به طور مرتب خوانده می شود ، 547 ؛فراوانی خواندن روزنامه ، · 532 ؛تعداد مقامات نامگذاری شده به درستی ، · 498.

23 به Verba ، و NIE ، مشارکت در آمریکا ، صص 40 3-9Google Scholar برای توجیه چنین رویه هایی مراجعه کنید.

24 لوئیس-بک ، مایکل اس. و محر ، لارنس ب. ، "ارزیابی اثرات متغیرهای مستقل" ، روش سیاسی ، III (1976) ، 27-47. Google Scholar

26 داده در مورد مشارکت و سرانه GNP از Russett ، Bruce ، کتابچه راهنمای جهانی شاخص های اجتماعی و سیاسی است (New Haven ، Conn.: انتشارات دانشگاه ییل ، 1964) Google Scholar ، جداول 24 ، 44. شاخص های جینی نابرابری درآمد شخصی گزارش شده استتوسط Paukert ، Felix ، "توزیع درآمد در سطوح مختلف توسعه: بررسی شواهد" ، بررسی بین المللی کار ، CVIII (1973) ، 97 - 125 ، جدول 6. Google Scholar

27 Pizzoo ، Alessandro ، "مقدمه ای بر تئوری مشارکت سیاسی" ، اطلاعات علوم اجتماعی ، IX (1970) ، 29 - 61 ، ص. 57 Scholar CrossRefGoogle ؛هانتینگتون ، و نلسون ، انتخاب آسانی. Google Scholar

28 Russett ، Bruce M. ، "نابرابری و بی ثباتی: رابطه تصرف زمین و سیاست" ، سیاست جهانی ، XVI (1964) ، 442-54crossrefgoogle Scholar ؛Cutright ، Phillips ، "نابرابری: یک تحلیل بین ملی" ، بررسی جامعه شناسی آمریکایی ، xxxii (1967) ، 562-78CrossRefGoogle Scholar ؛روبینسون ، ریچارد و کوینلان ، دن ، "دموکراسی و برابری اجتماعی" ، بررسی جامعه شناسی آمریکایی ، XLII (1977) ، 611 - 23CrossRefGoogle Scholar ؛Dye ، Thomas R. ، "نابرابری درآمدی و سیاست های دولت آمریکا" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، LXIII (1969) ، 157 - 62CrossRefGoogle Scholar ؛Foley ، John M. and Steedly ، Homer R. ، "روندها و عوامل تعیین کننده کثرت گرایی محلی: معاینه اقتصاد سنجی جوامع آمریکایی" (گروه جامعه شناسی ، دانشگاه کارولینای جنوبی ، میمئو). Google Scholar

29 Portes ، ، ‘عقلانیت در Slum'Google Scholar ؛کرنلیوس ، وین ا. ، سیاست و فقیر مهاجر در مکزیکو سیتی (استنفورد ، کالیفرنیا: انتشارات دانشگاه استنفورد ، 1975) ، ص. 97 Google Scholar ؛Aberbach ، Joel D. ، "آگاهی قدرت: یک تحلیل مقایسه ای" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، LXXI (1977) ، دانشمند 1544 - 60CrossRefGoogle ؛Verba ، و Nie ، مشارکت در America Google Scholar ، Chap. 10. در نمونه بین ملی بزرگتر خود ، مشارکت و برابری سیاسی ، Verba ، NIE و KIM دریافتند که "آگاهی گروهی/بسیج" یک متغیر مهم مداخله کننده است که باعث ناراحتی همبستگی عادی بین منابع اقتصادی و اجتماعی و مشارکت می شود.

30 Deutsch ، Karl W. ، "بسیج اجتماعی و توسعه سیاسی" ، بررسی علوم سیاسی آمریکا ، LV (1961) ، 495-514. Google Scholar حتی Verba ، NIE و KIM ، که شرح "روند تحریک گروهی" بیشتر استموضوع مبتنی بر مسئله ، هنوز هم در مرحله مهم استدلال به زبان روانشناختی چسبیده است: "بسیج ناشی از ترجیح سیاست های مربوط به یک دسته اجتماعی است که یکی از آنها عضو است. این به معنای آگاهی از عضویت شخص در چنین دسته اجتماعی و روشی است که دولت به این گروه کمک می کند یا می تواند به نفع گروه باشد. »(مشارکت و برابری سیاسی ، صص 11 - 12 Google Scholar ؛ تأکید افزود.)

31 د توکویل ، الکسیس ، دموکراسی در آمریکا ، ترانس. لارنس ، G. (نیویورک: هارپر و رو ، 1966) Google Scholar ، Bk. 2 ، Chap ، 1 و Bk. 1 ، پت. من ، فصل3 ؛هانتینگتون ، و نلسون ، انتخاب آسانی. Google Scholar

32 لیپست ، سیمور مارتین ، مرد سیاسی (نیویورک: دوبله ، 1960) Google Scholar ، Chap. 6 ، و میلبرات ، مشارکت سیاسی ، صص 119 ff. Google Scholar ، گزارش شواهدی مبنی بر اینکه مشارکت سیاسی در جوامع همگن بیشتر است. هیچ چیز لزوماً غیرمنطقی در مورد این تأثیر فشارهای متقابل وجود ندارد ، همانطور که در گودین ، رابرت ، "شکافهای متقاطع و درگیری اجتماعی" ، مجله انگلیس علوم سیاسی ، V (1975) ، 516-19. crossrefgoogle Scholar ، جایی که نشان داده شده است ، جایی وجود ندارد. افراد دارای وضعیت اقتصادی و اجتماعی مختلف ، چه از نظر مسکونی یا سازمانی ، از هم جدا شده اند ، تمایل به مشارکت افراد با وضعیت بالاتر ، همانطور که در Lipset گزارش شده است ، ، مرد سیاسی Google Scholar ، Chap. 6 ؛Tingsten ، ، رفتار سیاسی ، صص 170 - 2Google Scholar ، و Rokkan ، Stein and Campbell ، Angus ، 'نروژ و ایالات متحده آمریکا'google دانشمند در "مشارکت شهروندان در زندگی سیاسی" ، در قسمت اول مجله بین المللی علوم اجتماعی، xii (1960) ، 69 - 99 ، ص. 85. روانشناسان اجتماعی Scholar Google توضیحات خوبی در این باره ندارند ، اما از نظر قدرت نسبی توضیح ساده است: افراد با وضعیت پایین تر در جایی که کمتر از اقلیت هستند ، به طور کامل شرکت می کنند زیرا در آنجا شانس بهتری برای تأثیرگذاری بر نتیجه دارند.

33 اسکات ، اقتصاد اخلاقی دهقانان Google Scholar به یکی دیگر از دلایل کاملاً منطقی برای بسیج اشاره می کند: جایی که زیر کلاس زیر سطح معیشت فشار می یابد ، پس حتی اگر سیاست گذاری یک سرمایه گذاری ضعیف باشد ، آنها امید دیگری ندارند و به هر حال آن را انجام می دهند.

34 بنابراین ما باید پیشنهاد Verba و NIE را برای محدود کردن مشارکت در رأی گیری رد کنیم ، به این دلیل که رای گیری تنها منبعی است که تقریباً به همان اندازه توزیع می شود. به دور از تحقیر بودن در اثر خود ، همانطور که آنها به وضوح امیدوارند ، این اصلاحات باعث می شود تا زیر کلاس های سازوکارهای مفید برای آنها برای سرنگونی تمهیدات جدی غیرقانونی محروم شود.

اولسون ، مانکور جونیور ، منطق عمل جمعی (کمبریج ، ماساچوست: انتشارات دانشگاه هاروارد ، 1965) Google Scholar ، Chap. 4 فرض می کند که مشکل "سوار آزاد" مانع از سازماندهی پرولتاریا می شود ، هرچند ممکن است به نفع آنها باشد. اما در اکثر انقلابها واقعاً مشوق های انتخابی وجود دارد: کسانی که سابقه خوبی از خدمات به علت انقلابی دارند ، پاک می شوند ، از پاداش یک انقلاب موفق در حداقل یا در بدترین حالت ، در واقع نابود می شوند. بنابراین چنین مشارکت هایی بهتر به عنوان Sen ، A. K. (در مورد نابرابری اقتصادی (آکسفورد: Clarendon Press ، 1973) ، صص 96 - 9) Crossrefgoogle Scholar یک "بازی تضمین" می نامد تا به عنوان "معضل زندانی". همه مایل به مشارکت هستند ، به شرط آنکه فقط به هر یک اطمینان حاصل شود که دیگران نیز به همین ترتیب انجام می دهند.

35 داده در مورد مشارکت از نظرسنجی Verba و NIE است و در فهرست جینی برای مناطق استاندارد آماری کلانشهر از دفتر سرشماری ایالات متحده ، سرشماری سال 1970 جمعیت ، جلد. من: ویژگی های جمعیت ، جدول 89. شیوه های جمعی مشارکت از این جدول به این دلیل که الگوی مشارکت منطقی ، دقیقاً به عنوان روانشناسی اجتماعی ، انتظار دارد که افراد قبل از انتخاب جمعی ، ویژگی های کلی جامعه را در نظر بگیرند. مشارکت. اگر نسبتاً بد نیستید ، ممکن است به دنبال دیگران باشید که امیدوارند در یک جبهه متحد به هم بپیوندند ، به دنبال دیگران باشید. اما شما در واقع سعی نخواهید کرد که ائتلافی از محروم ها را جمع کنید ، مگر اینکه مطمئن باشید افراد کافی در آن گروه برای غلبه بر تأثیر قدرتمند وجود دارند. با در نظر گرفتن این موضوع ، بازیگر منطقی در اثر نابرابری در سطح جامعه درونی می کند ، بنابراین یک مدل منطقی انتظار ندارد که بین همبستگی های سطح فردی و جامعه که در آن شیوه های جمعی مشارکت وجود دارد ، اختلاف نظر نداشته باشد.

36 بیلینگتون ، ری آلن ، میراث مرزی آمریکا (نیویورک: هولت ، راینهارت و وینستون ، 1966) Google Scholar ؛Rokkan ، Stein and Valen ، Henry ، "بسیج حاشیه" ، Acta Sociologica ، VI (1962) ، محقق 111 - 58crossrefgoogle ؛کوهن ، استین ، الگوهای بسیج اجتماعی و سیاسی ، مقالات حرفه ای مریم گلی در جامعه شناسی سیاسی معاصر ، 06-005 (لندن: سیج ، 1975) Google Scholar ؛اسکندر ، فرد ، در حال حرکت مرزها: یک موضوع آمریکایی و کاربرد آن در تاریخ استرالیا (ویکتوریا: انتشارات دانشگاه ملبورن ، 1947). Google Scholar بحث ما دو دسته - "مرزها" و "حاشیه ها" را شامل می شود - که اگرچه برای اهداف دیگر متمایز استتا آنجا که به الگوی مشارکت منطقی ما مربوط می شود ، خصوصیات یکسان را نمایش دهید. از آنجا که موضوعات مورد بحث در اینجا تقریباً همیشه تحت عنوان "دموکراسی مرزی" مطرح می شود ، ما همچنان از آن عنوان استفاده می کنیم ، اگرچه به طور دقیق "حاشیه" عمومی تر از این دو مفهوم است: همه مرزها حاشیه هستند. همه حاشیه ها مرز نیستند.

37 ترنر ، فردریک جکسون ، مرز در تاریخ آمریکا (نیویورک: هنری هولت ، 1920). Google Scholar